واژه نامهC

convergency criteria

معيارهاي همگرايي

converging annulus

استوانه هاي هم محور همگرا

conversion

تبديل

conversion coating

پوششِ تبديلي

convertible coating material

ماده ي پوششيِ تبديل‌پذير

conveyor

نقاله

convolusion

پيچيده،تاب دار شدن،تاب خورده

convoluted shape

شکل تاب دار(پيچ خورده)

coolant

سردکن

cooler

خنک کننده

cooling rate

سرعت سردسازي

coordination number

عدد کوئوردينانسيون(هم آرايي)

copolymer

کوپليمر،پليمر شريک،همبسپار

copolymerization

کوپليمر کردن

core

هسته،مغزه

core density

چگالي مغزه

core of the screw

مغزه پيچ

coreactant

هم واکنش دهنده

correction factor

ضريب تصحيح

correlation coefficient

ضريب همبستگي

correlation energy

انرژي همبستگي

correlation length

طول همبستگي

corrosion

خوردگي،خورندگي

corrosion cell

پيل خوردگي

corrosion protection

حفاظت از خوردگي

corrosion resistance

مقاومت در برابر خوردگي،مقاوم به خوردگي

corrosive

خورنده

cosmetic

آرايشي

cotton linter

خرده پنبه

counter analysis

تحليل شمارشي