واژه نامهO

optimum cure

پخت بهينه

orb web

تور عنکبوتي

orbital

اوربيتال

organdie

ارگاندي(نوعي پارچه پنبه اي نازک آهاردار)

organic pigment

رنگدانه ي آلي

organoclay

خاک رس اصلاح شده(يا ترکيبات آلي)

organometallic compound

ترکيب آلي فلزي

organomontmorillonite

مونت مورليونيت اصلاح شده(با ترکيبات آلي)

organophile

آلي دوست

organosilicon

ارگانو سيليکون/ سيليسيم اصلاح شده با مواد آلي

organosol

آليسُل

orientation

جهت يابي/ جهت گيري/ آرايش يافتگي

orientational briefringence

شکست مضاعف جهت دار

oriented

جهت يافته/ آرايش يافته

orthogonal arrays

آرايه هاي متعامد

oscillator

نوسانگر

oscillograph

نوسان نگار/ نوسان نگاشت

oscilloscope

نوسان نما

osmometry

اسمز سنجي

output

برون دهي/ برون داده/ بازده

oven

گرمخانه/ آون

over cure

فراپخت/ بيش پختگي

over expanded core

مغزه فراگسترده

over-packed

بيش فشرده

over-reduction

کاهش اضافي/ بيش کاهش

overheated

بيش گرما ديده

overheating

بيش گرمايش يا ابرگرمايش

overshoot

پرش/ جهش

overspray

غبارِ افشانش

overstress

تنش بيش از حد