واژه نامهB

brush grining

چوب‏نمايي با قلم‏مو

brush marks

ردِ قلم‏مو

brushability

قلم(مو)خوري

brushing

قلم‏مو زني

bubble

حباب

bubble column reactor

راکتور ستوني حبابي

bubbling

حباب‌زدگي، حباب‌زني

bubbling agent

عامل حباب زا،عامل پف زا

buckling

کمانش

build

سازَند

build-up

تجمع

bulging

برآمدگي،تحدب

bulk

توده

bulk density

چگاليِ توده‌‌اي

bulk modulus

مدول توده

bulk molding compound

آميزه قالبگيري آماده

bulk polymerization

پليمر شدن توده اي

bulk substitution

استخلاف توده اي

bulking volume

حجمِ ويژه ي توده‌‌اي

bumper

سپر،ضربه گير

bunsen burner

چراغ گاز بونزن

buoyancy

شناوري،نيروي شناوري

burn rate

سرعت سوختن

burning

سوزاندن

by-product

محصول فرعي،فرآورده جنبي