واژه نامهP

preload

پيش بار

premature failure

شکست(وادهي) زودرس

prepolymer

پيش پليمر

preprocessing

پيش فراورش

presaturation

پيش سير شدگي

preservative

محافظت کننده/ محافظ

preservative

نگهدارنده

press

دستگاه پرس

pressuer flow

جريان فشاري

pressure bag

کيسه فشار

pressure bag molding

قالب گيري کيسه اي زيرفشار

pressure forming

شکل گيري فشاري

pressurization

زير فشار قرار دادن/ فشارش

pretreatment primer

⇐  wash primer

primary accelerator

شتاب دهنده اوليه

primary particles

ذراتِ اوليه، ذراتِ آغازين

primary recovery

بازيابي اوليه

primary structure

ساختار اوليه

primer

آستر، پرايمر، آستري

primer surfacer

آستريِ صافگر

priming coat

آستر پوشه

primitive cell wall

ديواره سلواي ابتدايي

printed circuit

مدارچاپي

printed circuit board

تابلو مدارچاپي

probe

کاونده/ عنصر حساس در ابزار دقيق

process

فرايند

processing

فراورش/ پردازش

processing aid

کمک فراورش

prochiral

پيش دستواره/ پرو کايرال

producing well

چاه توليد